پوستر فیلم «این بامداد خسته» ساخته‌ی فرشاد فداییانشب گذشته (یکشنبه نهم خرداد) در هفتمین برنامه از دوره‌ی جدید کانون فیلم «سینماحقیقت» ابتدا مستند «این بامدادِ خسته» ساخته‌ی فرشاد فداییان به نمایش عمومی درآمد و سپس کارگردان به همراه مهدی جعفری (فیلمبردار فیلم) به پرسش‌های تماشاگران و حاضران در سالن پاسخ دادند.
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی،‌ استقبال از این مستند یک‌صد و بیست دقیقه‌ای به حدی بود که هر دو سالن نمایش‌دهنده‌ی فیلم، پر از تماشاگر بود و با وجود اضافه کردن صندلی، تعدادی از علاقه‌مندان به صورت نشسته روی زمین به تماشای فیلم پرداختند.
در ابتدای جلسه، ناصر صفاریان، مسئول جلسه‌های نمایش فیلم، غیبت منتقد مهمان برای نقد و بررسی مستند مورد بحث را ناشی از طولانی بودن مدت زمان فیلم دانست و گفت: «آن‌چه که در این جلسه‌ بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد پرداختن به گفته‌های کارگردان «این بامداد خسته» در باره‌ی نحوه‌ی ساخت چنین فیلمی است.»
وی افزود: «انتقال تجربه‌های فرشاد فداییان از ساخت این فیلم می‌تواند برای علاقه‌مندان سینمای مستند الهام‌بخش و برای کسانی که می‌خواهند تجربه‌ی مشابهی داشته باشند راهگشا باشد.»
فرشاد فداییان که در «این بامداد خسته» بخش‌هایی از واپسین سال‌های عمر احمد شاملو، شاعر بزرگ معاصر را به تصویر کشیده در پاسخ به پرسشی در باره‌ی نحوه‌ی ساخت فیلم گفت: «تولید این مستند در حدود بیست وهفت سال پیش آغاز شده بود اما افرادی که قرار بود حمایت مالی پروژه را بر عهده داشته باشند دخالت می‌کردند و من به همین دلیل ساخت آن را به تعویق انداختم.»
فرشاد فداییانفداییان گفت: «چند سال بعد زمانی که تولید این فیلم دوباره به جریان افتاد، بیش‌تر روی پژوهش و جمع‌آوری اطلاعات در باره‌ی احمد شاملو متمرکز بودم و ایده‌ی ذهنی‌ام این بود که فیلم را با آیدا (همسر شاملو) شروع کنم و از زبان او با شاملو آشنا شوم. در حقیقت،‌ اطلاعات و تصویرهای مورد نیاز، برای فیلم مورد بحث جمع‌آوری شده بود اما بنا به دلایلی که خواهم گفت، در فیلمی که به نمایش درآمد از آن‌ها استفاده نشده است.»
وی سپس با اشاره به ویژگی‌های شخصیتی و فرهنگی آیدا شاملو گفت: «او در برهه‌ی خاص و دشواری از زندگی احمد شاملو توانسته بود از او حمایت کند و این نکته‌ها برای من که از نزدیک شاهد زندگی آن‌ها بودم جالب و مناسب ساخت فیلم بود.»
فداییان افزود: «دلم می‌خواست آیدا شاملو را به صورت واقعی معرفی کنم؛ نه رمانتیک و احساسات‌گرایانه. به همین دلیل اطلاعات و پرسش‌هایی که در طول سال‌ها جمع‌آوری کرده بودم را جمع و جور کردم تا از این طریق ابهامات موجود در باره‌ی زندگی احمد شاملو را کنار زده و از طریق او پاسخ آن‌ها را بیابم.»
وی گفت: «اطلاعات عجیب و غریبی که در باره‌ی شاملو وجود داشت به زندگی پر ماجرا و سخت او گره خورده بود و باید راهی پیدا می‌شد تا به پرسش‌هایی که در طول دهه‌ها ایجاد شده بود پاسخ داده شود اما آیدا شاملو همکاری نکرد و ساخت آن فیلم شکل دیگری پیدا کرد.»
فداییان هم‌چنین با اشاره به مراودات طولانی‌مدت خود با احمد شاملو گفت: «او را از نزدیک می‌شناختم و طبعاً اطلاعات بیش‌تری در باره‌ی این شاعر بزرگ معاصر داشتم اما به عنوان یک مستندساز، دلم می‌خواست نگاه بی‌طرفانه‌ای به زندگی شخصی او داشته باشم؛ نه مثل دوستانی که بعدها به دشمن او تبدیل شدند، به صورتی هدف‌دار.»
وی افزود: «از این که در فیلم و به صورت تلویحی، شیفتگی نسل خودم را به شاملو ابراز کنم ابایی نداشتم. با این حال در مستند «این بامداد خسته» هنوز هم نکته‌هایی البته به صورت غیرعمدی دیده می‌شود که برخی تناقض‌های ظریف در این‌ باره را به نمایش می‌گذارد.»
احمد شاملوفداییان گفت: «وقتی فیلمبرداری این فیلم به صورت جدی شروع شده بود بیماری شاملو شدت گرفت و در حقیقت به همین دلیل فرصت کافی و مناسبی برای تحقق دیدگاه‌هایم در باره‌ی او نداشتم.»
وی افزود: «فکر نمی‌کردم مرگ به این زودی‌ها به سراغ شاملو بیاید اما واقعیت این است که به شهادت گفت‌وگویی که در فیلم مستند «شاعر و مرگ» با پزشکان معالج ایشان انجام داده‌ام، خود شاملو نیز با کم‌تحرکی، گوشه‌نشینی و مصرف بی‌رویه‌ی سیگار در تسریع مرگ خود نقش داشته است.»
فداییان گفت: «البته تلاش فرسایشی برای تکمیل ترجمه‌ از رُمان «دُن آرام» هم در این قضیه بی‌تاثیر نبود. شاملو زمانی که این کتاب را ترجمه می‌کرد تسلطی روی کار با کامپیوتر نداشت و به همین دلیل با دشواری فراوان انجام امور فنی این کتاب را پی می‌گرفت.»
وی افزود: «زمانی که احمد شاملو درگذشت دیگر کاری نمی‌شد کرد؛ جز این که روند گسترش اطلاعات و تصویرهایی که در زمان حیات او جمع‌آوری شده بود را با همسرش،‌ آیدا ادامه دهیم.»
فداییان با اشاره به این که تولید «این بامداد خسته» اسفندماه سال گذشته به پایان رسیده گفت: «در حقیقت می‌توان گفت هجده سال زمان صرف ساخت این مستند شده است. البته در طول این مدت بارها و بارها با آیدا شاملو تماس گرفتم و از ایشان خواستم تا در تکمیل این فیلم با من همکاری کند اما با وجود اصرار فراوان، او هرگز پاسخ مثبت و روشنی به این درخواست نداد و طبعاً فیلمی که مدت‌ها در ذهن خود پرورانده بودم شکل دیگری پیدا کرد.»
صحبت‌های مهدی جعفری، فیلمبردار این مستند هم بخش دیگری از جلسه‌ی شب گذشته بود. جعفری گفت: «مهم‌ترین اتفاقی که در ساخت این فیلم اتقاق افتاد شکسته شدن طلسم حضور دوربین در منزل احمد شاملو بود. این کار حتی برای فرشاد فداییان که ارتباط صمیمی و نزدیکی با خانواده‌ی شاملو داشت هم سخت و دشوار بود. به همین دلیل گاهی پیش می‌آمد که وارد خانه‌ی شاعر می‌شدیم اما موفق نمی‌شدیم از او هیچ تصویری بگیریم.»
جعفری گفت: «ما بیش از هر چیز نگران این بودیم که نکند به این وسیله مزاحم کار احمد شاملو شویم. مردی که نگاه ویژه‌ای به مقوله‌ی کار داشت و در طول روز با وجود مشکلات فراوانی که در استفاده از ابزار کامپیوتری داشت پشت میز می‌نشست و بی‌وقفه می‌نوشت.»
در ادامه‌ی جلسه، فرشاد فداییان درباره‌ی انتخاب ساختار سیاه و سفید برای تصویرهای فیلم خود گفت: «نماهای فیلمبرداری شده به دلیل تعدد دوربین‌ها و فرمت‌های استفاده شده، کیفیت‌های متفاوتی داشتند. به همین دلیل با وجود هزینه‌ی فراوانی که صرف اسکن نگاتیوهای شانزده میلیمتری شده بود، تصویرها چندان راضی‌کننده نبود.»
وی گفت: «آیدا برای این که شاملو را سر شوق بیاورد معمولاً لباس‌های رنگی متنوعی به تن او می‌کرد اما احساسم این بود که رنگ‌های به کار رفته، گاهی با حرف‌ها و شعرهای شاملو در تضاد قرار می‌گرفت. خود این موضوع و خصوصاً تفاوت موجود در کیفیت‌های متنوع تصویرها بهانه‌ای ایجاد کرد تا تصمیم بگیرم فیلم را به صورت سیاه و سفید نشان بدهم.»
وی در بخش پایانی جلسه‌ی شب گذشته با اشاره به این که مستند «این بامداد خسته» تنها یک سوم از تصویرهای به جا مانده از آیدا و احمد شاملو را در بر می‌گیرد گفت: «در نماهایی که در این فیلم مورد استفاده قرار گرفته، احمد شاملو حضور پررنگ‌تری دارد اما حجم تصویرهای باقی‌مانده متعلق به مستندی به نام «شاملو در آینه» است که متاسفانه ناتمام باقی مانده است.»
فداییان گفت: «در حال حاضر برای استفاده از نماهای به جا مانده از آن فیلم برنامه‌ای ندارم و از آن‌جا که آیدا شاملو پاسخ روشنی برای همکاری در ساخت فیلم «شاملو در آینه» نداده می‌توان گفت ساخت این مستند در حال حاضر منتفی است.»

سالن سینماحقیقت در هنگام نمایش «این بامداد خسته»مرتبط: پیوند به همین گزارش در سایت سینماتجربی