زنده‌یاد حمیده خیرآبادیقبل از اجاره‌نشين‌ها هم با داريوش مهرجويي همکاري کرده بوديد؟

بله. ما در الماس 33 که اولين فيلم او بود با هم همکاري داشتيم و البته سال‌ها بعد در بانو هم دوباره براي او بازي کردم.

و در تمام اين فيلم‌ها مثل هميشه با قدرت، نقش مادران فداکار را بازي کرده‌ايد.

من از چند دهه قبل برخلاف بسياري از خانم‌هاي بازيگر که دلشان نمي‌خواست با چهره‌پردازي کمي بزرگ‌تر از سن خود به نظر برسند هميشه از بازي در نقش مادران استقبال مي‌کردم و اين باعث افتخار من است که به دليل اجراي نقش مادران و مادربزرگ‌ها همواره با استقبال و تشويق خانواده‌ها روبه‌رو بوده‌ام. افتخار ديگر من اين است که در اغلب اين فيلم‌ها بدون چهره‌پردازي خاصي اين نقش‌ها را بازي کرده‌ام و در فيلم‌هايي به‌يادماندني مادر هنرمندان شاخصي بوده‌ام؛ بازيگراني مثل عزت‌الله انتظامي يا ناصر ملک‌مطيعي و ديگران. در خيلي از فيلم‌ها هم نقش مادر کساني را بازي کرده‌ام که از نظر سني از خود من بزرگ‌تر بوده‌اند. خدا را شکر اغلب اين همکاران من را مثل مادر خودشان مي‌پذيرفتند. ضمن اين‌که آن‌ها اغلب لطف دارند و گاهي به من مي‌گويند که مثل مادرشان مرا دوست دارند. همين‌قدر که خانواده‌ها هميشه مرا قبول کرده‌اند و تصوير من در فيلم‌ها را به عنوان مادر يا مادربزرگ خانواده خود پذيرفته‌اند برايم کافي است.

بازي در اجاره‌نشين‌ها چطور بود؟ ظاهراً پشت‌صحنه اين فيلم مفرح‌تر از خود آن بوده است.

هميشه هم اين‌طوري نبود. مثلاً در صحنه‌اي که آب سرازير مي‌شود و ساکنان طبقات بالاي خانه را به کوچه مي‌ريزد واقعاً احساس مي‌کردم بچه‌هاي خود من دچار چنين مشکلي شده‌اند. آن صحنه به قدري طبيعي اجرا شد که من فکر مي‌کردم سيل جاري شده و دارد بچه‌هاي من را با خودش مي‌برد. اگر آن صحنه را با دقت ديده باشيد متوجه مي‌شويد که من به‌شدت هيجان‌زده هستم و فقط بچه‌هايم را صدا مي‌زنم. شايد دليلش اين بود که من در نقش مادر بازي نمي‌کردم، زندگي مي‌کردم و همه اتفاقاتي که مي‌افتاد را احساس مي‌کردم.

تابه‌حال پيش آمده که براي ايجاد حس خاصي از بازيگر نقش مقابل‌تان کمک بخواهيد؟

کم‌تر پيش آمده که به چنين کمکي احتياج داشته باشم. من 56 سال شبانه‌روز در اين حرفه فعاليت داشته‌ام و اگر نمي‌توانستم احساس نقش‌هايم را به‌خوبي درک کنم، اين‌همه مدت دوام نمي‌آوردم. شما فکر مي‌کنيد اشک‌هايي که در فيلم‌ها از چشم من جاري شده ناشي از تأثيرات جنبي است؟ هيچ‌کدام‌شان حاصل چهره‌پردازي يا رنده کردن پياز نيست؛ همه‌شان واقعي است. چون من در آن صحنه‌ها زندگي کرده‌ام و نقش‌هايم را با تمام وجود بازي کرده‌ام. براي همين است که هميشه خانواده‌ها من را در جمع خود پذيرفته‌اند و با احترام از من استقبال کرده‌اند. چون به نظر آن‌ها بازي‌هايم طبيعي و بدون آرتيست‌بازي است.

بعد از تماشاي اجاره‌نشين‌ها چه احساسي داشتيد؟

شايد باور نکنيد ولي آن‌وقت‌ها آن‌قدر سرم شلوغ بود که خيلي از کارهايم را فرصت نمي‌کردم ببينم. بسياري از فيلم‌هايي که سال‌ها قبل بازي کرده بودم را الآن دارم مي‌بينم. اجاره‌نشين‌ها را هم يادم نيست کي ديدم، ولي با ديدنش احساس خوبي داشتم. همه بازيگرها خوب بازي کرده بودند. خصوصاً همکار عزيزم اکبر عبدي که من در فيلم واقعاً او را مثل فرزند خودم پذيرفته بودم و واقعاً دوستش داشتم. فيلم را که مي‌ديدم ياد صحنه‌هايي مي‌افتادم که بايد دلم براي او مي‌سوخت و مي‌رفتم کمکش مي‌کردم، اما او به دليل حجب و حيايي که داشت خودش را کنار مي‌کشيد.

نکته خاص ديگري مانده که نگفته باشيد؟

از ساخته شدن اين فيلم بيش از بيست سال گذشته و من چيز زيادي خاطرم نمي‌آيد. در ضمن اين روزها نه حال چندان خوشي دارم و نه حوصله حرف زدن با کسي را. من الآن مدت‌هاست که با کسي مصاحبه نکرده‌ام، اين‌بار هم چون اسم داريوش مهرجويي را آورديد حيفم آمد سکوت کنم. به‌هرحال من مهرجويي را به عنوان يک کارگردان بزرگ خيلي دوست دارم و افتخار مي‌کنم که در اجاره‌نشين‌ها نقش کوچکي برعهده داشته‌ام. از شما هم خيلي ممنونم که ياد من بوديد. اين کار شما خيلي برايم ارزشمند است.