زندگی در گذشته/ گزارش نمایش «دلبند» در کانون فیلم سینماحقیقت

دلبند ساخته‌ی یاسر طالبی
دلبند (یاسر طالبی)

تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم سینماحقیقت که بعدازظهر دوشنبه سی‌ و یکم تیرماه برگزار شد به نمایش و نقد و بررسی مستند «دلبند» ساخته‌ی یاسر طالبی اختصاص داشت.
در ابتدای این برنامه که نیما عباس‌پور به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت، یاسر طالبی در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم) درباره‌ی نحوه‌ی ساخت فیلم خود گفت: «اگر به گذشته برگردم، تنها جمله‌ای که درباره‌ی «دلبند» می‌توانم بگویم این است که این فیلم کاملاً دلی ساخته شد.»
وی با اشاره به این که فیلم‌برداری «دلبند» حدود دو سال طول کشیده گفت: «حدود شصت درصد از کار پیش رفته بود که با همکاری تهیه‌کننده‌ی فیلم تصمیم گرفتیم برای آن سرمایه‌گذار پیدا کنیم و خوش‌بختانه در این زمینه با مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نتیجه رسیدیم.»
وی هم‌چنین درباره‌ی شکل‌گیری ایده‌ی ساخت «دلبند» گفت: «مدت‌ها پیش از آن که این فیلم را بسازم دلم می‌خواست درباره‌ی مادربزرگ خودم یک مستند بسازم اما متاسفانه این ایده‌ی ذهنی با مرگ مادربزرگ متوقف ماند. تا این که شخصیت اصلی این فیلم (فیروزه خورشیدی) را دیدم و احساس کردم مادربزرگم دوباره زنده شده. همه‌ی این‌ها به اضافه‌ی ایده‌ی پرداختن به نسل‌های از یاد رفته و فراموش شده باعث شد ایده‌ی ساخت فیلم درباره‌ی این شخصیت به ذهنم برسد.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

هیچ‌کس کامل نیست/ نقد کتاب «گفت‌وگو با بیلی وایلدر»

در تاریخ سینما کم نیستند افرادی که تنها به واسطه‌ی یکی دو کار شناخته می‌شوند و پس از مدتی به حضوری کم‌رنگ یا حتی در سایه رضایت می‌دهند. کسانی که به شکلی طبیعی با نقطه اوج کارنامه‌شان شناخته می‌شوند و در حقیقت، شاخص‌ترین فراز فعالیت‌شان به مهم‌ترین نقطه‌ی شناسنامه‌ی آن‌ها تبدیل می‌شود. کمرون کروو، کارگردان آمریکایی‌تبار فیلم آسمان وانیلی (2001) بی‌شک یکی از آن‌هاست. فیلم‌سازی که در سال‌های اخیر فیلم‌های کم‌فروغی ساخته و بیش‌تر در زمینه‌ی فیلم‌نامه‌نویسی برای سریال‌های تلویزیونی فعال است تا این که موفقیت‌های پیشین خود را تکرار کند. اما آن‌چه که باعث شده کروو در سال‌های اخیر بیش‌ از اهمیت و جایگاه فیلم‌های خود در یادها بماند، گفت‌وگوی مفصل و به یاد ماندنی او با بیلی وایلدرِ فقید و خالق تعدادی از جذاب‌ترین و خاطره‌انگیزترین فیلم‌های تاریخ سینماست. فیلم‌هایی نظیر غرامت مضاعف، سانست بولوار، تک‌خال در حفره، سابرینا، خارش هفت‌ساله، بعضی‌ها داغشو دوست دارند، آپارتمان، ایرما خوشگله و...بسیاری آثار دیگر که اغلب عاشقان سینما در سراسر دنیا آن‌ها را دیده‌ و بدون شک از دیدن‌شان لذت برده‌اند. متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

تصویری تکرارنشدنی از یک انسان شاعر/ گزارش نمایش «این بامداد خسته» در کانون فیلم خانه سینما

واپسین برنامه‌ی کانون فیلم خانه سینما که شامگاه یک‌شنبه سی‌ام تیرماه در سالن سیف‌الله داد برگزار شد، به نمایش و بررسی مستند «این بامداد خسته» به کارگردانی فرشاد فداییان اختصاص داشت.
در این برنامه که با استقبال چشم‌گیر مخاطبان و علاقه‌مندان سینمای مستند همراه بود ابتدا فیلم مورد بحث به نمایش درآمد و سپس بررسی آن با حضور علی یحیایی انجام شد.
در ابتدای این برنامه، ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم خانه سینما با اشاره به نمایش «این بامداد خسته» به عنوان آخرین برنامه‌ی این کانون تا پیش از آغاز داوری‌های جشن سینمای ایران گفت: «به این ترتیب، برنامه‌های بعدی کانون فیلم از اواخر شهریورماه آغاز خواهد شد.»
وی با اشاره به این که اطلاع‌رسانی درباره‌ی دور تازه‌ی جلسات نمایش فیلم، در ماه‌های آینده آغاز خواهد شد گفت: «امیدواریم برنامه‌های بعدی کانون فیلم نیز با استقبال خوب و چشم‌گیر مخاطبان و علاقه‌مندان سینما همراه باشد.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

نقد خشونت، در حد فاصل روشنی و تاریکی/ گزارش نمایش «دم صبح» در کانون فیلم خانه سینما

واپسین برنامه‌ی نمایش فیلم‌های مستند که با همکاری کانون فیلم خانه سینما و انجمن صنفی کارگردانان سینمای مستند برگزار می‌شود، به نمایش فیلم «دم صبح» ساخته‌ی محسن استادعلی اختصاص داشت. در این برنامه که شامگاه شنبه بیست و نهم تیرماه در سالن سیف‌الله داد خانه سینما برگزار شد ابتدا مستند مورد بحث به نمایش درآمد و سپس نشست پرسش و پاسخ با حضور سازنده‌ی این فیلم برگزار شد. در ابتدای جلسه، محسن استادعلی در پاسخ به پرسش مصطفی شیری (مجری برنامه) درباره‌ی نحوه‌ی آشنایی خود با شخصیت محوری این فیلم گفت: «حدود هفت سال پیش، زمانی که درگیر ساخت مستند «سکوت» درباره‌ی قتل‌های خانوادگی بودم با شخصیت اصلی این فیلم آشنا شدم و احساس کردم ماجرای زندگی او قابلیت ساخته شدن در قالب یک فیلم مستقل را دارد.» استادعلی هم‌چنین گفت: «تصویربرداری و تحقیق درباره‌ی فراز و نشیب زندگی این شخصیت حدود چهارده ماه طول کشید و «دم صبح» سرانجام آماده‌ی نمایش شد.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

عاشق ایران‌زمین/ گزارشی از نکوداشت فردوس کاویانی در خانه سینما

کانون فیلم خانه سینما بعدازظهر روز چهارشنبه بیست و ششم تیرماه، میزبان برگزاری مراسم نکوداشت فردوس کاویانی در قالب برنامه‌ی «گوشه‌های کم‌پیدای سینمای ایران» بود.
در ابتدای این مراسم که با استقبال پر شور جمعی از خانواده‌ی سینما، رسانه‌های گروهی و هم‌چنین علاقه‌مندان همراه بود، ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم خانه سینما ضمن ابراز خوش‌حالی از تداوم برگزاری نکوداشت‌ها، «معنای واقعی گوشه‌های کم‌پیدای سینمای ایران» را «غفلت از توجه به برخی چهره‌های هنری» دانست و افزود: «بسیار خرسندیم که این مجموعه برنامه در حال تبدیل به روالی است که در آینده‌ی نزدیک احتمالاً به‌صورت مستمر ادامه خواهد داشت.»
وی گفت: «سعی ما بر این است که از شهریورماه و پس از پایان جشن خانه سینما دست‌کم ماهی یک‌بار این برنامه را برگزار کرده و از چهره‌های مهجور و کم‌تر دیده شده‌ی سینمای ایران قدردانی کنیم.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

راز و رمز یک مراسم آیینی/ گزارش نمایش «باد» در کانون فیلم سینماحقیقت

تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم سینماحقیقت که دوشنبه بیست و چهارم تیرماه برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی فیلم مستند «باد» تازه‌ترین ساخته‌ی حمید جعفری اختصاص داشت.
در این برنامه‌ی نمایش فیلم که با استقبال چشم‌گیر مخاطبان سینمای مستند همراه بود، رامتین شهبازی به عنوان منتقد مهمان حضور داشت و در ادامه‌ی جلسه به نقد و بررسی این مستند پرداخت.
در ابتدای جلسه، حمید جعفری در پاسخ به نکته‌ی مطرح شده از سوی ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم مرکز) که فیلم «باد» را شاعرانه و فرم‌گرا توصیف کرده بود گفت: «سینمایی که من به آن علاقه‌مند هستم اتفاقاً از همین نوع است.»
وی گفت: «من پیش از ساخت این مستند و هم‌چنین فیلم قبلی‌ام (بَرد) فیلم‌های دیگری ساخته بودم که در همین سبک کار شده است. اما این که آن‌ها را شاعرانه یا فرم‌گرا بدانم، خودم در این‌باره نظری ندارم.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

داستان بی‌پایان/ گزارش نمایش «ده برادر» در کانون فیلم سینماحقیقت

سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بعدازظهر دوشنبه هفدهم تیرماه، شاهد نمایش و نقد و بررسی فیلم «ده برادر» ساخته‌ی محسن علیدادی بود.
در ابتدای این برنامه‌ که سعید قطبی‌زاده به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت، محسن علیدادی در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم مرکز) درباره‌ی نحوه‌ی آشنایی با خانواده‌ی محور این فیلم و جلب اعتماد آن‌ها برای تصویربرداری و ساخت فیلم گفت: «زمانی که این سوژه را پیدا کردم، نزدیک به سه سال بود که درگیر ساخت فیلم درباره‌ی موضوع اعتیاد بودم و در این مسیر، به دلیل نزدیک شدن به برخی کلیشه‌ها، کار روی سوژه‌های مختلفی را رها کردم. تا این که در جست‌وجوهایم با این خانواده و مشکلات‌‌شان آشنا شدم و تصمیم گرفتم درباره‌ی آن‌ها فیلم بسازم.»
علیدادی که در «ده برادر» به معضل اعتیاد در بین بخش عمده‌ای از افراد یک خانواده پرداخته گفت: «برای انجام این کار سعی کردم با یکی از برادرها که شخصیت محوری فیلم نیز هست دوست شدم و بعد از شش هفت ماه رفت و آمد، موضوع ساخت فیلم را مطرح کردم که به صورت طبیعی ابتدا با مخالفت آن‌ها مواجه شد. در نهایت به آن‌ها گفتم تمام تلاش‌ام این است که فیلم شرافتمندانه‌ای بسازم و کاری کنم که به حیثیت خانواده‌ی شما هیچ لطمه‌ای وارد نشود.»
وی گفت: «تصویربرداری این فیلم حدود هفت ماه طول کشید که ماه‌های ابتدایی آن بیش‌تر برای جلب اعتماد و ایجاد فضایی برای کمک به ایجاد حس راحتی میان آن‌ها و دوربین تصویربرداری بود.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

گزارش نمایش فیلم‌های کوتاه بیژن میرباقری در کانون فیلم خانه سینما

تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم خانه سینما که بعدازظهر یک‌شنبه شانزدهم تیرماه برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی سه فیلم کوتاه از ساخته‌های بیژن میرباقری اختصاص داشت.
در ابتدای این جلسه که با مشارکت انجمن صنفی فیلم کوتاه برگزار شد، نیما عباس‌پور، کارشناس و مجری جلسه، بیژن میرباقری را متعلق به نسلی از فیلم‌سازان دانست که به گفته‌ی او در دوران طلایی تولید فیلم کوتاه به ساخت آثار قابل توجهی رو آورده بودند.
وی گفت: «در این دوران که البته با تولید انبوهی از آثار کوتاه و حمایت از سازندگان آن‌ها همراه بود، فیلم‌سازان جوان و با استعدادی به سینمای ایران معرفی شدند که به طور حتم یکی از آن‌ها بیژن میرباقری است.»
این منتقد سینما در ادامه‌ی صحبت‌های خود فیلم‌های کوتاه میرباقری را آثاری توصیف کرد که در آن‌ها برخی عناصر، نظیر میزانسن‌های متفاوت از اهمیت بیش‌تری برخوردار است. وی گفت: «نسل فیلم‌سازانی که با بیژن میرباقری هم‌دوره بودند به فیلم‌سازانی نظیر آندره‌ی تارکوفسکی و بهرام بیضایی علاقه‌ی وافری داشتند و به همین خاطر می‌توان گفت حرکت‌های دوربین و میزانسن‌هایی که در ساخته‌های اغلب این فیلم‌سازان دیده می‌شود، ریشه در تاثیرپذیری آن‌ها از کارگردان‌های مورد علاقه‌شان داشت.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

دیدار شهروندان بدون مرز، به لطف رسانه‌ی سینما/ گزارش نمایش «روزی روزگاری در مراکش»

عباس کیارستمی و مارتین اسکورسیزی

بعدازظهر شنبه پانزدهم تیرماه، سالن سیف‌الله داد خانه سینما، شاهد نمایش «روزی روزگاری در مراکش» و نشست پرسش و پاسخ با حضور سازندگان این فیلم مستند بود.
در ابتدای این برنامه که با مشارکت انجمن کارگردانان سینمای مستند برگزار شد،‌ سیف‌الله صمدیان، کارگردان فیلم مورد بحث، در پاسخ به پرسشی درباره‌ی نحوه‌ی تولید این فیلم گفت: «سال 2005 مدیران بنیاد فیلم ترایبیکا از من خواستند تا درباره‌ی کارگاه فیلم‌سازی مشترک میان عباس کیارستمی و مارتین اسکورسیزی که در مراکش برگزار می‌شد یک فیلم بسازم. برای انجام این کار هشت فیلم‌ساز جوان انتخاب شده بودند و قرار بود فیلم نهایی، گزارشی از این رویداد مهم سینمایی باشد.»
وی گفت: «زمانی که می‌خواستم این فیلم را بسازم به این فکر می‌کردم که متاسفانه در عالَم سیاست، کم‌تر سیاستمداری را می‌توان پیدا کرد که بتواند با حرف‌های سیاسی روابط انسانی میان افراد کشورهای مختلف را تقویت کند و به همین دلیل در همان ابتدای فیلم از حرف‌های تهییج‌کننده‌ی جرج بوش علیه ایران و سوریه استفاده کردم. حرف‌های به‌ظاهر تعیین‌کننده‌ای که در حال حاضر حدود سیزده سال از ابراز آن‌ها می‌گذرد؛ اما تا کنون هیچ نتیجه‌ای نداشته است.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

موزون و متقارن/ گزارش نمایش مستندهای «باغ‌های گم‌شده» «صفِ سلام» در کانون فیلم سینماحقیقت

تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم سینماحقیقت که بعدازظهر دوشنبه دهم تیرماه برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی مستندهای «باغ‌های گم‌شده» و «صفِ سلام» از ساخته‌های هادی آفریده اختصاص داشت.
در ابتدای این جلسه که اردوان وزیری به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت،‌ هادی آفریده در پاسخ به نکته‌ی مطرح شده از سوی ناصر صفاریان (مسئول جلسه‌های نمایش فیلم مرکز و مجری برنامه) که به تمرکز اغلب فیلم‌های این فیلم‌ساز بر تهران و مسائل شهرنشینی اشاره کرده و سپس انگیزه‌ی آن را جویا شده بود گفت: «ساخت این فیلم‌ها نوعی واکنش ناخودآگاه نسبت به شرایطی است که ما به‌عنوان شهروندان تهرانی در آن قرار گرفته‌ایم. واکنش نسبت به معضلات فرهنگی و گرفتاری‌هایی که این روزها دچار آن هستیم.»
وی گفت: «در اغلب این فیلم‌ها چند دوره‌ی تاریخی‌ که به فراز و فرودهای تاریخ معاصر ایران اشاره دارند مورد بررسی قرار گرفته است. دوره‌هایی که منشاء تحولات و دگرگونی‌های فراوانی بوده اما متاسفانه و‌ برخلاف تصور، خسارت‌هایی را هم به فرهنگ و میراث فرهنگی ما وارد کرده است.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

هم‌زیستی فرم و محتوا/ گزارش نمایش انیمیشن‌های برگزیده‌ی جشنواره‌ی «اَنه‌سی» در کانون فیلم خانه سینما

تازه‌ترین برنامه‌ی کانون فیلم خانه سینما که بعدازظهر روز یک‌شنبه، نهم تیرماه و با مشارکت انجمن صنفی انیمیشن برگزار شد، به نمایش و نقد و بررسی انیمیشن‌های برگزیده‌ی جشنواره‌ی بین‌المللی «اَنه‌سی» 2019 اختصاص داشت.
در این برنامه که با استقبال چشم‌گیر و قابل توجه علاقه‌مندان همراه بود، ابتدا انیمیشن‌های «به یاد ماندنی» (ساخته‌ی برونو کولِت از کشور فرانسه)، «بِران» (پدرو کاساوکچیا/ محصول مشترک آرژانتین و فرانسه)، «بچه‌ها» (مایکل فری/ سوییس)، «عمو توماس، شمارش برای روزها» (رژینا پسوآ/ محصول مشترک کانادا، فرانسه و پرتغال)، «دختر» (داریا کاشچیوا/ جمهوری چک)، «لهجه‌ها» (روبرتینو زامبرانو/ محصول مشترک استرالیا و آمریکا) و «باران» (پیوتر میلکزارک از کشور لهستان) به نمایش درآمد و سپس نقد و بررسی این آثار با حضور امیر سحرخیز و محمدرضا مقدسیان برگزار شد. متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

اغراق مطبوع!/ نقد کتاب «دوربین، حرکت...کات؛ آن‌چه بر من گذشت» (خاطرات مهدی رییس‌فیروز)

مهدی رییس‌فیروز که اواخر اسفندماه سال گذشته در کانادا درگذشت، یکی از شاخص‌ترین کارگردان‌/ بازیگرهای نسل اول سینمای ایران به حساب می‌آید. کارگردانی که با درج نام در تیتراژ 27 فیلم، یکی از رکوردداران این عرصه‌ در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. این فیلم‌ساز که از سابقه‌ی تحصیل در رشته‌ی بازیگری برخوردار بود (در دهه‌های سی و چهلِ خورشیدی در 7 فیلم بازی کرده بود) در ابتدای دهه‌ی 1370 نیز در فیلم‌های آلما (اکبر صادقی) و ضربه‌ی طوفان (علی قوی‌تن) ظاهر شد که واپسین فعالیت‌های سینمایی او در سال‌های پس از انقلاب به شمار می‌آید.
خاطرات رییس‌فیروز که نام طولانیِ «دوربین، حرکت، کات؛ آن‌چه بر من گذشت» را بر خود دارد، در سال 94 منتشر شد اما ظاهراً آن‌طور که خود او در پایان کتاب قید کرده، نگارش مطالب مورد نظر او در روز سی و یکم مردادماه 92 و «در شهر برلینگتون» که «نزدیک آبشار پرعظمت نیاگاراست» به پایان رسیده. در حقیقت می‌توان گفت این کارگردان و بازیگر پرسابقه‌ی سینمای ایران که طبق اعلام خبرگزاری‌ها روز بیست و چهارم اسفند 97 در تورنتو درگذشت، تلاش کرده تا گوشه‌هایی از هفت دهه زندگی و فعالیت‌ خود را تنها در یک کتاب 207 صفحه‌ای– که تقریباً 40 صفحه‌ی آن هم به عکس‌های صحنه و پشت‌صحنه‌ی فیلم‌های او اختصاص دارد– بازگو کند. تلاشی که اتفاقاً به دلیلِ همین فشرده‌سازی، متاسفانه چندان موفق از کار در نیامده است. متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

نوشتن با دوربین؛ برای ثبت در تاریخ/ «هشتاد سال کامران شیردل» در کانون فیلم سینماحقیقت

کامران شیردل
کامران شیردل

بعدازظهر دوشنبه سوم تیرماه، سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، شاهد مرور بر مستندهای کامران شیردل و برگزاری مراسم گرامی‌داشت این مستندساز پرسابقه و پیش‌کسوت بود.
در این برنامه، ابتدا 9 فیلم از آثار شیردل،‌ در قالب دو سانس جداگانه به نمایش درآمد و سپس با برگزاری جشن تولد هشتادمین زادروز این مستندساز پیش‌کسوت، از جایگاه ارزنده‌‌ و قابل ستایش او در عرصه‌ی سینمای مستند ایران قدردانی به عمل آمد.
در مراسم هشتادمین زادروز کامران شیردل که با تقدیم لوح یادبود و هدایایی از سوی انجمن تهیه‌کنندگان سینمای مستند همراه بود، تماشاگران حاضر در سالن به احترام بیش از شش دهه حضور و فعالیت کامران شیردل به پا خواستند و این فیلم‌ساز ارزنده‌ی سینمای ایران را به‌شدت مورد تشویق قرار دادند.
شیردل در حاشیه‌ی مراسم هشتادمین زادروز خود که محمدمهدی طباطبایی‌نژاد و مصطفی رزاق‌کریمی، مدیرعامل و قائم‌مقام مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، و هم‌چنین جمعی از مستندسازان و علاقه‌مندان سینمای مستند در آن حضور داشتند، از صبر و حوصله‌ی تماشاگرانی که در دو سانس فشرده به تماشای فیلم‌های او نشسته بودند تشکر کرد و گفت: «به‌هرحال بخش نخست فیلم‌های به نمایش درآمده، مستندهای تلخ و سیاهی هستند که به یک دوران خاص تاریخی اشاره دارند و تحمل آن‌ها خصوصاً پس از این همه سال که از ساخته شدن آن‌ها گذشته چندان آسان نیست.»
وی گفت: «بخش عمده‌ای از این فیلم‌ها حدود نیم‌قرن پیش ساخته شده؛ و این حتی برای خود من که در بیست و شش سالگی فیلم‌سازی را آغاز کرده‌ام چندان باورکردنی نیست.»
شیردل افزود: «امشب برای من شب خاصی است و باید اعتراف کنم در طول عمرم و در داخل کشور با چنین استقبالی مواجه نشده بودم.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

یک شهادت تاریخی درباره‌ی اوضاع امروز/گزارشی از نمایش فیلم «گزارش چهار شب و یک روز»

مراسم تشییع پیکر عباس کیارستمی

سالن سیف‌الله داد خانه سینما بعدازظهر یک‌شنبه دوم تیرماه، شاهد ویژه برنامه‌ی کانون فیلم خانه سینما برای عباس کیارستمی بود.
در این برنامه که هم‌زمان با فرا رسیدن سالروز تولد این فیلم‌ساز فقید سینمای ایران برگزار شد ابتدا مستند «گزارش چهار شب و یک روز» ساخته‌ی محمدعلی سجادی به نمایش درآمد و سپس این فیلم با حضور پرویز جاهد مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
در ابتدای جلسه‌ی نقد و بررسی، ناصر صفاریان، دبیر کانون فیلم خانه سینما، مستند «گزارش چهار شب و یک روز» را فیلمی توصیف کرد که قصد ندارد تماشاگر خود را درگیر احساسات کند ولی موضوع فیلم که درباره‌ی سه سال پیش و حوادث منجر به از دست دادن عباس کیارستمی است، به اندازه‌ی کافی غم‌انگیز و تاثیرگذار هست.»
وی سپس «ثبت یک واقعه‌ی تاثیرگذار تاریخی» را «نقطه‌ قوت آثاری از این دست» توصیف کرد و افزود: «عنوانِ فیلم نیز که گزارشی درباره‌ی روزهای منتهی به از دست دادن کیارستمیِ بزرگ است نیز این نکته را تایید می‌کند.»
محمدعلی سجادی در تشریح این نکته گفت: «من این فیلم را به یاد عباس کیارستمی و به قصد ثبت یک موقعیت تاریخی ساختم. اما با وجود این که هدفم از ساخت این فیلم، ارائه‌ی یک گزارش بود سعی کردم سلیقه و دانش خودم درباره‌ی سینما را نیز به آن اضافه کنم.»
وی گفت: «روزی که این اتفاق تلخ رخ داد، از سوی خانه سینما قرار شد کمیته‌ای برای بدرقه‌ی کیارستمی نازنین تشکیل شود و من هم به نمایندگی از شورای مرکزی کانون کارگردانان، یکی از اعضای این کمیته بودم. ایده‌ی کلی و اولیه‌ی «گزارش...» همان‌ موقع به ذهنم رسید و تصمیم گرفتم به قصد ثبت تصویری وقایع، این فیلم را بسازم.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.

ادامه نوشته

تخیّل در روایت/ گزارش نمایش «در جست‌وجوی خانه‌ی خورشید» در کانون فیلم خانه سینما

در جست‌وجوی خانه‌ی خورشید

در تازه‌ترین برنامه‌ از کانون فیلم خانه سینما که روز شنبه اول تیرماه در سالن سیف‌الله داد خانه سینما برگزار شد، ابتدا فیلم «در جست‌وجوی خانه‌ی خورشید» ساخته‌ی مهدی باقری به نمایش درآمد و سپس نشست پرسش و پاسخ با حضور سازنده‌ی این فیلم برگزار شد.
در ابتدای این جلسه‌ که با مشارکت انجمن کارگردانان سینمای مستند برگزار شد، مهدی باقری در پاسخ به پرسش مصطفی شیری (مجری برنامه) در خصوص انتخاب خیابان ناصر خسرو برای ساخت فیلم گفت: «ابتدا تصمیم داشتم به بهانه‌ی پرداختن به تهران، سه مستند درباره‌ی سه خیابان مهم این شهر (لاله‌زار، ناصرخسرو و سی تیر) بسازم و «اهالی خیابان یک‌طرفه» اولین فیلم این مجموعه بود که با محوریت خیابان سی تیر ساخته شد.»
وی گفت: «از آن‌جا که شنیدم همکار عزیزم مهرداد زاهدیان در حال ساخت مستندی درباره‌ی لاله‌زار است، من از کار روی این سوژه منصرف و به جای آن بر ساخت مستندی درباره‌ی خیابان ناصرخسرو متمرکز شدم.»
باقری هم‌چنین گفت: «در فیلم «در جست‌وجوی خانه‌ی خورشید» تماشاگر با یک کلان‌روایت روبه‌رو است و به همین دلیل باید به مخاطب پاسخ دهد که چرا ناصرخسرو در شهر تهران، خیابان مهمی است. خیابانی که بخش مهمی از تاریخ ایران و تهران را در خود جای داده است.»
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود «ناصرخسرو» را «یک خیابان باهوش» توصیف کرد و افزود: «اساساً سرمایه باهوش است و می‌داند چه طور باید خود را حفظ کند. این خیابان اگر قرار بود تنها یک کاربری داشته باشد شاید دچار بلایی می‌شد که بر سر لاله‌زار نازل شد. ناصرخسرو زنده‌ است و خیابانی است که نمی‌خواهد بمیرد.» متن کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.
 

ادامه نوشته