احمدرضا احمدی

 ـ شاید این را ندانید که در یکی از نمایش‌های بهرام بیضایی، مسعود کیمیایی برای او تنبک زده! آن‌هم در یک نمایش عروسکی که بیضایی آن را اجرا می‌کرد و من، کیمیایی را به او معرفی کرده بودم. یادم هست در زمان اجرای آن نمایش، کیمیایی، تنبک را زیر بغل گرفته و دایره زنگی را هم بین پاهایش نگه داشته بود!

این، تنها یکی از بی‌شمار نکته‌های ظریف و خواندنی، و اطلاعات دست اول و جالبیست که احمدرضا احمدی در کتاب مردی که شبیه شعر خود نیست گفته. کتابی به کوشش ناصر صفاریان که چند وقتی است به پیشخوان بازار نشر ارائه شده و حاصل گفت‌وگوهای متعدد و طولانی اوست برای مستند وقت خوب مصائب.

همان‌طور که در مقدمه کتاب هم آمده: نه فقط این گفت‌وگوها، که تمام گفته‌ها و نوشته‌های نشریات مختلف هم نمی‌تواند این ادعا را داشته باشد که دیگر همه‌ چیز درباره این شاعر جامع‌الاطراف گفته شده و چیزی نمانده؛ پس، این همه، تنها جزیی است از یک کلیت. حرف‌هایی است درباره زندگی احمدرضا احمدی و رفتار و روحیات او؛ آن‌هم برای رسیدن به شناخت بهتری از خود این شاعر، و نه بررسی یا نقد آثار او. بد نیست بدانید اغلب این گفت‌وگوها– چه آن‌ها که دو نفره است و با خود احمدی انجام شده، و چه آن‌ها که تک نفره است و درباره او– در منزل مسکونی وی انجام شده؛ در فضای دل‌نشین و مورد علاقه او که مهم‌ترین مامن و ماوای احمدرضا احمدی است... و شعرهای به دل نشسته او در سال‌های اخیر، در دل آن به بار نشسته.

خوش‌حالم که در شکل‌گیری این کتاب، نقش کوچکی (در حد تنظیم گفت‌وگوها) برعهده داشته‌ام و خوش‌حالم که بعد از شش هفت سال تلاش و انتظار، چاپ و انتشار آن، سرانجام، به نتیجه رسیده است. مردی که شبیه شعر خود نیست در کشوری با بیش از هفتاد و پنج میلیون نفر جمعیت، در هزار و صد نسخه منتشر شده (قابل توجه مدیرانی که برای تقویت روحیه کتاب‌خوانی در جامعه، به صورت بی‌وقفه و شبانه‌روزی تلاش می‌کنند!) البته اگر زود بجنبید، قبل از این که کتاب‌فروشی‌های راسته کریم‌خان به کباب‌فروشی تبدیل شود... و قبل از این که قیمت کاغذ– و دلار– سر از آن‌سوی لایه اوزون درآورد می‌توانید آن را به قیمت ناقابل هشت‌هزار و پانصد تومان تهیه کنید. قیمت امروز یک پاکت سیگار اعلای وارداتی!