پدیدآورندگان: محسن و مریم نبوی [با مقدمه‌ای از: امیرشهاب رضویان]. انتشارات: مهرگان خرد. چاپ نخست: 1394. پانصد نسخه. 9 هزار تومان.
روی جلد کتاب رازهای جذب اسپانسر و سرمایه‌گذار فیلمآن‌چه که پس از مطالعه‌ی «رازهای جذب اسپانسر و سرمایه‌گذار فیلم» به ذهن می‌رسد شباهت گردآوری این کتاب با ماجرای «دوختنِ کُت برای دکمه» است! یک راهنمای کوچک و جمع و جور برای فیلم‌سازانِ علاقه‌مند به پیدا کردن حامیِ مالی که اگر بخش‌های کاملاً مرتبط با این موضوع (مقاله‌هایی درباره‌ی نحوه‌ی سرمایه‌گذاری در سینما و هم‌چنین ارائه‌ی طرح تجاری فیلم) را با هم جمع بزنیم و از حجم نه‌چندان زیادِ آن (117 صفحه) کم کنیم، اصل مطلبْ به اضافه‌ی مقدمه‌ی کتابْ بسیار اندک‌تر از حجمی که باید جلوه می‌کند؛ چیزی در حدود 45 صفحه!
اما آن‌چه که باعث می‌شود تا مخاطب بالقوه‌ی چنین کتابی درباره‌ی محتوای آن کنجکاو شده و طبعاً نسبت به مطالعه‌ی آن ترغیب پیدا کند، سابقه‌ی [البته نه‌چندان طولانیِ] محسن نبوی در زمینه‌ی فیلم‌نامه‌نویسی و همکاری‌اش با امیرشهاب رضویان، در تعدادی از کارهای اخیر او (خصوصاً واپسین فیلم‌اش: «یک دزدی عاشقانه») است؛ یک فیلم قوام‌‌نیافته، در حد فاصل کمدی موقعیت، طنز تلویزیونی و درامی عاشقانه که در نگاه نخست بعید به نظر می‌رسد موفق به جلب نظرِ سرمایه‌گذار و حامیِ مالی شده باشد اما به شهادت تیتراژ فیلم ظاهراً از پس چنین کار دشواری برآمده؛ و اتفاقاً همین نکته می‌توانست نقطه عزیمت و تشویق بسیاری از مخاطبانِ این کتاب به‌سوی «نحوه‌ی صحیح جذب سرمایه» باشد. یعنی آن‌چه که رضویان در مقدمه‌ی کتاب به درستی از آن به «پدیده‌ای جدی» یاد کرده است. فرآیندی که به گفته‌ی او «سال‌هاست در سینمای سایر کشورهای دارای صنعت سینما تجربه و اجرا شده» و امید است که «در ایران نیز به تدریج به ابزاری در جهت تولید فیلم» تبدیل شود. (صفحه‌ی 14) ناگفته نماند رضویان در متن خود از لفظ امیدواری استفاده نکرده و آن‌چه که به وجود یک تفاوت کوچک در نوع نگاه او (نسبت به این مقوله) دامن می‌زند استفاده از فعل «می‌شود» در پایان این جمله است. جمله‌ای که نشان می‌دهد از نگاه او ظاهراً این فرآیند از چندی پیش آغاز شده و نویسنده بیش‌تر از این که نسبت به تحقق آن امیدوار باشد، منتظر روبه‌رو شدن با نخستین نتیجه‌های چنین فرآیندی است.
«آسیب‌شناسیِ عدم توسعه‌ی اصولیِ حضور سرمایه و اسپانسر در سینمای ایران» که در بخش‌هایی از این کتاب به آن پرداخته شده نیز بیش‌تر از آن جهت اهمیت دارد که در کشور ما بخش عمده‌ای از تولیدات سالانه‌ی سینما از طریق حمایت‌های بی‌دریغِ مستقیم یا غیرمستقیمِ دولتی، سرمایه‌گذاری‌های گیج و بی‌هدف، و مهم‌تر از همه رانت‌های فردی، گروهی و جناحی به سرانجام می‌رسد؛ یعنی درست همان چیزی که در مقابل «توسعه‌ی اصولی» و «نحوه‌ی صحیح جذب سرمایه» قرار دارد.
با این همه آن‌چه که زمان مطالعه‌ی این کتابِ کوچک و جمع و جور را به دورانی کم‌وبیش لذت‌بخش تبدیل می‌کند تلاش برای انتقالِ تنها گوشه‌ای از مناسبات حرفه‌ای و موجود میان تولیدکننده‌ها و سرمایه‌گذارهای «حرفه‌ای» آن‌هم در فضایی کاملاً «رسمی» است. حامیان تیزبینِ فرهنگ و سیاست که به روایت محتوای این کتاب، حتی به اندازه و نوعِ فونتِ فیلم‌نامه، نحوه‌ی صفحه‌آرایی و صحافیِ متن، زبانِ بدن [در هنگام دیدار و مذاکره]، نحوه‌ی دست دادن، لبخند زدن، نحوه و میزان آن (!) و هم‌چنین کیفیتِ کارتِ ویزیت و آن‌چه که شاید روی آن نوشته شود نیز حساسیت دارند! به عبارتی دیگر آن‌چه که تاثیرگذاری این کتاب بر مخاطبان خود را کمی کم‌رنگ می‌کند، بخش‌هایی از آن است که احتمالاً توسط همکار نویسنده‌‌ (مریم نبوی) از متن‌های خارجی ترجمه شده و سپس به متنِ گردآوری شده توسط خود او اضافه شده است. بخش‌هایی که به دلیل تفاوت‌های فرهنگی، تجاری و حتی هنری، از کم‌ترین میزانِ نزدیکی با فضای واقعی و حاکم بر سینمای ایران برخوردار است. آن‌هم در شرایطی که به دلیل وجودِ رکودی دیرپا در اقتصاد کشور، اِعمال تحریم‌های دشوار اقتصادی و عدم همکاری بانک‌های خارجی برای تبادل و انتقال پول یا ارز، دست‌کم فعلاً امکان جذب سرمایه‌های خارجی به‌صورت «رسمی» و «قانونی» وجود ندارد. به‌عنوان مثال در بخش «انواع اسپانسرینگ» کتاب یا مقاله‌های مربوط به حمایت‌های مالی، از یک فیلم‌بردار به‌نام «تِد» یاد شده که در قبال استفاده از لوگوی یکی از شرکت‌های ساخت دوربین فیلم‌برداری، امکان پیدا می‌کند تا تجهیزات مورد نظر خود را از همان شرکت و به‌صورت رایگان دریافت کند یا اگر عکس یا مقاله‌ای از او با لوگوی آن شرکت منتشر شود، به دلیل تبلیغ «برند» مورد نظر، یک فقره چک دریافت خواهد کرد! در این بخش هم‌چنین از مشوق‌های مالی جالبی یاد شده که «مثلاً اگر عکس‌تان را در یک مجله یا وب‌سایت مشهور قرار دهید، به‌صورت تشویقی، از شرکت یک چِک انعام دریافت خواهید کرد.» (صفحه‌ی 35) در حالی که در کشور ما به دلیل محدودیت‌های قانونی و عدم ضمانت‌های اجرایی، حتی دریافت هزینه‌ی آگهی‌های تبلیغاتی و بازرگانی هم با مشکل‌های عجیب و پیش‌بینی‌نشده‌ای روبه‌رو است؛ تازه آن‌هم پس از جلب نظر صاحب یا صاحبان سرمایه و توافق روی محتوای «تبلیغ مستقیمِ» یک برند یا لوگوی خاص! در چنین شرایطی بخش سوم کتاب– که شامل آموزش و پرداختن به روش‌های فیلم‌نامه‌نویسی‌ست– با وجود ضروری بودن «ایده‌ی جذاب» برای «ساخت یک فیلم درخشان» کمی اضافی به نظر می‌رسد. خصوصاً به دلیل عدم پرداختن به ویژگی‌ِ «فیلم‌نامه‌های مناسبِ حمایت‌های مالی در ایران» که قاعدتاً باید مهم‌ترین بخش این کتاب باشد؛ و متاسفانه نیست. فیلم‌نامه‌هایی از نوع «کشتی شکسته» (رابرت زمه‌کیس) که به شهادت این کتاب (در صفحه‌ی 87) موفق شده با اضافه کردن یک توپ (از محصولات شرکت «ویلسون») به خط اصلی داستان و ایجاد فضایی برای اشاره‌ی مستقیم و غیرمستقیم تام هنکس به آن، عنوانِ «یکی از موثرترین تکنیک‌های جای‌گذاریِ تبلیغاتی» را به خود اختصاص دهد. در حقیقت اگر نویسنده یا گردآورنده‌ی کتاب موفق شده بود نمونه‌ی ایرانیِ این نوع جذب حمایت‌های مالی و البته نحوه‌ی انجام آن را به متن خود اضافه کند، اینک با کتابی یک‌سره متفاوت روبه‌رو بودیم. کتابی کاملاً کاربردی که شاید می‌توانست سرنوشت فیلم‌سازان مستقل و دور از حمایت‌های دولتی را تغییر داده؛ و نه تنها برای آن‌ها بلکه برای سایر علاقه‌مندان به جذب حمایت‌های مالی نیز کارآمد و موثر باشد. در شکل فعلی و با تمام تلاش‌های آشکاری که برای گردآوری منابع و سپس نگارش این کتاب صورت گرفته، متاسفانه باید پذیرفت «رازهای جذب اسپانسر و سرمایه‌گذار فیلم» به هدف اصلی خود– که رمزگشایی از چنین رازهای جذابی‌ست!– دست پیدا نکرده است. رازهایی که در وضعیت فعلی و برای بهبود کیفیتِ کتاب، نیازمند تحقیقی گسترده‌تر، بومی‌سازی اطلاعات عمومی آن و صد البته بازنویسیِ دوباره است.
مرتبط: پیوند به همین نوشته در سایت ماهنامه‌ی سینمایی فیلم