پوستر سی و هشتمین دوره‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر

جشنواره‌ی فیلم فجر امسال سی و هشتمین دوره‌ی خود را پشت سر گذاشت اما حتی اگر به پنجاهمین سال تولد خود هم برسد، بعید است بتواند از مرزهای یک جشنواره‌ با مختصات بومی و محلی فاصله بگیرد. دلیل این ادعا هم حجم بی‌شمار قوانین و تبصره‌هایی است که هر سال به حکم مصلحت‌ها،‌ سلیقه‌های شخصی و قرائت‌های تازه و بی‌سابقه از مفاد و مواد قبلی نادیده گرفته شده یا تغییر کرده است. قوانینی که در طول سی و هشت سال گذشته بارها و بارها تغییر پیدا کرده و به همین دلیل که ذکرش رفت به احتمال قوی باز هم تغییر پیدا خواهد کرد. در چنین شرایطی بعید به نظر می‌رسد در سال‌های آینده و پیشِ رو، هیات انتخاب جشنواره، زمانی فعالیت خود را آغاز کند که نسخه‌ی نهایی و تکمیل شده‌ی فیلم‌ها تحویل دبیرخانه شده باشد و هیات داوران، زمانی بر قضاوت آثار متمرکز شود که دبیر جشنواره از دریافت فیلم‌های ناقص یا تکمیل نشده سر باز زده باشد. همین نکته در دوره‌ی اخیر جشنواره‌ی فیلم فجر نمود بسیار چشم‌گیری داشت و یکی از فیلم‌ها که تا آخرین روزهای برگزاری گفته می‌شد تکمیل نشده و طبعاً آماده‌ی ارائه نیست، سرانجام، زمانی خود را به محدوده‌ی قضاوت‌ داوران رساند که یکی از فیلم‌های رزرو شده نیز به صورت نیم‌بند به جمع فیلم‌های بخش مسابقه اضافه شده بود! در حالی که اگر همین فیلم (منظور «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی است) به جشنواره اضافه نشده بود، به طور حتم اینک فارغ از قابلیت‌ها و کیفیت فیلم مورد بحث، اثر دیگری به عنوان بهترین فیلم جشنواره انتخاب شده بود.
البته این نکته‌ای است که در هر رقابت و مسابقه‌ی دیگری نیز از آن گریزی نیست، مگر آن که مدیران چنین رقابت و مسابقه‌ای عملکرد سختگیرانه‌ای بر رعایت دقیق قوانین آن داشته باشند. کسانی که در طول بیش از سه دهه‌ی گذشته در جشنواره‌ی فیلم فجر شرکت کرده باشند خاطره‌های بسیاری از دوره‌های مختلف آن به یاد دارند که بسیاری از آن‌ها منحصر به فرد و حتی تکرار نشدنی به نظر می‌رسد. خاطره‌هایی که شاید مثل ارسال با تاخیر فیلم از لابراتوار (به صورت حلقه به حلقه!) یا برگزاری سانس‌های فوق‌العاده تا بامداد روز بعد، جالب و حتی باورنکردنی به نظر برسد اما در مجموع، برآمده از نکته‌هایی است که چند سطر بالاتر به آن اشاره شد. یعنی نادیده گرفتن قوانینِ برگزاری و ایجاد قانون‌های تازه‌ای در جهت رفاه حال فیلم‌سازان و هم‌چنین تهیه‌کنندگانِ قدرتمند و پرنفوذ که البته ریشه‌های آن را باید در وضعیت کلیِ تولید و نمایش در سینمای ایران جست‌وجو کرد. وضعیت غریبی که ثابت می‌کند مسئولان حوزه‌ی اکران فیلم و البته در سطحی بالاتر، مدیران سازمان سینمایی تقریباً هیچ برنامه‌ی مدوّن و مشخصی برای برنامه‌ریزی تولید و نمایش عمومی فیلم‌ها ندارند؛ و این همان نکته‌ای است که دامنه‌ی آن به صورت ناگزیر بر جشنواره‌ی فیلم فجر و نحوه‌ی برگزاری آن تاثیر می‌گذارد.
در نهایت آن‌چه باعث می‌شود روزنه‌ای رو به آینده‌ی این جشنواره و نحوه‌ی برگزاری آن گشوده بماند،‌ تداوم آرزومندی برای سخت‌گیری در رعایت قوانین برای شرکت و حضور در جشنواره است. همان نکته‌ی به‌ظاهر ساده و پیش‌پاافتاده‌ای که هر سال باعث می‌شود بسیاری از فیلم‌سازان که متاسفانه از «اعتماد به نفس کاذب» و البته توهمِ «خود بزرگ‌بینی» برخوردارند، تا پایان آخرین روز جشنواره بر مدیران برگزاری بتازند و با ادبیاتی منحصر و متعلق به این‌گونه فیلم‌سازان، آن‌ها را مورد نوازش قرار دهند!
مرتبط: پیوند به همین یادداشت در سایت روزنامه‌ی همشهری