در ستايش موی دماغ!
در مستند بهيادماندنی تهران؛ چند درجه ريشتر (ساختهی پيروز كلانتری) فصلی هست كه دوربين از بلندی، تصوير يكی از خيابانهای شلوغ شهر تهران را نشان میدهد و گوينده با اشاره به موتورسوارانی كه بخش عمدهيی از خيابان را اشغال كرده و مدام از اين سوی تصوير به آنسو می روند میگويد همين موتوریها كه در وضعيت فعلی موی دماغ ماشينها شدهاند و هيچ قانونی را رعايت نمیكنند، زمانی كه در تهران زلزله بيايد افرادی خواهند بود كه بهصورت گمنام ناجی شهروندان خواهند شد و طبيعی است كه در شهری با ويژگیهای تهران (جايی كه بهطور حتم و بهزودی حتی جايی برای پارككردن ماشين نخواهد داشت!) فقط همين موتوریها (البته آنهم به زحمت) خواهند توانست لای ويرانهها بچرخند و به داد افراد گيركرده لای آوارها برسند (نقلبهمضمون).
از وقتي اين فيلم را ديدهام، هر وقت يك موتوری بیهوا جلوی ماشينم ويراژ ميدهد يا زمانی كه يكیشان تابلوی «ورودممنوع» را با «خيابان يكطرفه» اشتباه میگيرد يك لحظه مكث میكنم و اگر فرصتی باشد- در حد مقدورات- به چهرهاش خيره ميشوم. با خودم میگويم شايد روزی همين شهروند عزيز و گرامی كه خيابانهای شهر را با توالت منزلشان اشتباه گرفته دست من را بگيرد، از زير آوار بيرون بياورد و در حالیكه بهشكلی كاملاً غيرمنتظره با كلاه ايمنیاش بادم میزند مرا به چادرهای هلالاحمر يا صليبسرخ برساند!
اما همهی اين حرفها مقدمهيی است بر قدردانی از اين همه موی دماغ كه كموبيش آزادانه در شهر میگردند و در اغلب موارد، نگاه منفعل و خنثای افسران راهنمايی و رانندگی بدرقهی راه اين عزيزان (حتا تا آنسوی چراغ راهنمايی) است؛ راكبانی كه جانشان را در طبق اخلاص گذاشتهاند و مثل عكسی كه در كنار اين نوشته میبينيد (و خودم سر بزنگاه آنرا گرفتهام) نقش طعمه را برای رانندههای عزيز و مهربان تهرانی بازی میكنند!
نكتهی اول: اين عكس را با موبايلم گرفتم. در لحظهی گير كردن طعمه بين ماشينها درست پشت سوژه بودم و حيفم آمد شما را در شكار اين لحظه شريك نكنم!
نكتهی دوم: اگر گذرتان به شهرستانها افتاد و مثلاً در قم، اصفهان، شيراز يا تبريز اين افتخار نصيبتان شد كه پشت فرمان ماشين نشسته و رانندگی كنيد احتمالاً با من همعقيده خواهيد شد كه بايد روزی سهبار دست رانندههای محترم تهرانی (از راكبان موتور گرفته تا خودرو سواران) را فشرد و به احترام اينهمه پایمردی در رعايت قوانين، بازويشان را بوسيد. حالا تو حديث مفصل بخوان از اين مجمل!
این وبلاگ تلاش ناچیزیست برای انتشار نوشتههایی دربارهي سینما، تلویزیون و ادبیات.