توران میرهادی در نمایی از فیلم توران‌خانمپژوهش و کارگردانی: رخشان بنی‌اعتماد، مجتبی میرتهماسب. تدوین‌گر: شیرین برق‌نورد. آهنگ‌ساز: پیمان یزدانیان. طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین قاسمی. مشاور هنری: امیر اثباتی. با حضور: زنده‌یادان توران میرهادی و یحیا مافی، و هم‌چنین: پیروز وکیلی، پندار و دلاور خمارلو، علی‌رضا، سارا و سپهر میرفخرایی. فیلم‌برداران: مجید گرجیان، محمدرضا جان‌پناه و مجتبا میرتهماسب (با تشکر از: رضا تیموری). صدابرداران: زنده‌یاد یدالله نجفی و هم‌چنین: نظام‌الدین کیایی، مازیار شیخ‌محبوبی، حسن شبانکاره. عکاسان: رضا معطریان، عباس کوثری، آوا کیایی، سمیه جعفری.
در یکی از بخش‌های پایانی توران‌خانم بانو میرهادی که در فیلم با برش‌هایی از عبور باشکوه او از آستانه و مرز هشتاد و پنج سالگی روبه‌رو هستیم می‌گوید هیچ‌وقت چیزهایی که مادرش در کودکی به او گفته را فراموش نمی‌کند؛ و برای اثبات این موضوع، شعری آلمانی را زمزمه می‌کند که دست‌کم هفت دهه قبل، از زبان مادرِ ژرمن‌تبار خود شنیده است: «اگر من گنجشک بودم پرواز می‌کردم/ دور دنیا می‌چرخیدم/ و سعی می‌کردم همه‌جا را ببینم/ حالا که من گنجشک نیستم/ سعی می‌کنم دنیا را در خانه پیدا کنم...» اشاره به این نکته به‌ظاهر ساده، بیش از آن که بر حضور موثر «یک خانواده با نگاهی ویژه» تاکید داشته باشد، نمایشگر تاثیر و اهمیت «آموزش» آن‌هم در روزگار شیرین کودکی است. دوران عجیبی که خمیره و ذات اصلی آدم‌ها را شکل می‌‌دهد؛ و مستند توران‌خانم در لایه‌های پنهان خود نشان می‌دهد بخش عمده‌ای از مشکلاتی که جامعه ما امروز با آن دست و پنجه نرم می‌کند (رفتارهای ناهنجار، رانندگی‌های اشتباه و در بسیاری مواردْ غیر اصولی، مصرف بی‌رویه انرژی، تخریب گسترده منابع ملی، طبیعی و تاریخی، حیوان‌آزاری، قانون‌گریزی و...) حاصل بی‌توجهی به این امر مهم در سال‌ها و دهه‌های گذشته است. البته زنده‌یاد میرهادی در بخش دیگری از فیلم هم (آن‌جا که قاب عکس برادر نوجوان و فرزند خردسال‌اش را به دست می‌گیرد و بی آن که احساساتی شود، درباره مرگ دل‌خراش و روح‌فرسای آن‌ها توضیح می‌دهد) به نقل از مادر خود می‌گوید: «او همیشه به ما توصیه می‌کرد که غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کنیم؛ و راه‌اندازی مدرسه فرهاد در کنار خدمت‌رسانی همه‌جانبه به بچه‌های این سرزمین، تحقق بخشیدن به چنین توصیه‌ای است.» (نقل از مضمون). توصیه‌ای که زنده‌یاد میرهادی آن را حاصل تلاش مادر خود برای کاشت دانه «عشق به انسانیت» در دل هر پنج فرزندش می‌داند.
اما مستند توران‌خانم بیش و پیش از این‌ها درباره یک انسان مفید و فعالیت‌های خیرخواهانه و بی‌وقفه او برای جامعه ماست. شیرزنی که در جایی از فیلم و به قصدِ باطل دانستنِ انواع و اقسام دانشنامه‌های صادر شده اما بی‌هدف و نتیجه، خود را «یک دانش‌جوی تمام‌وقت» معرفی می‌کند. زنی در میانه هشتمین دهه عمر که بدون احساس خستگی و پذیرش دردهای جسمانی (به‌عنوان مانع حرکت و فعالیت خود) از پله‌های دفتر «شورای کتاب کودک» بالا می‌رود تا کاغذ و قلم را در آغوش گرفته و به انتظار تولد کتابِ در دست چاپ و کتاب‌های بعدی ثانیه‌شماری کند. از این زاویه، یکی از جذاب‌ترین لحظه‌های توران‌خانم ثبت درخشش چشم و نگاه بانو میرهادی در هنگام مواجهه با یکی از واپسین جلدهای «فرهنگنامه کودکان و نوجوانان» است. کار بزرگ و سترگی که متاسفانه سازندگان فیلم، ظاهراً به تصورِ آشنایی و اطلاع مخاطبان (از ویژگی‌ها، ابعاد و تاثیر فرهنگنامه، خصوصاً بر نظام تربیتی کودکان) از معرفی آن صرف‌نظر کرده‌ و در مقابل به تعدادی از جلسه‌ها و برنامه‌های کاریِ شخصیت محوری اثر پرداخته‌اند! نکته‌ای که به غیر از یک مورد (جایی که بانو میرهادی با دقتی وصف‌ناپذیر به خط خوردگی یا کم‌رنگ بودن متن و ناشناخته بودن عبارت «ب. م» برای بچه‌ها به عنوان مخفف «بعد از میلاد مسیح» اشاره می‌کند) کم‌وبیش اضافی به نظر می‌رسد؛ و متاسفانه فقط رخوت و ملالی ناخواسته را به فیلم تزریق کرده است. ملالی که چنان که ذکرش رفت، از تشریح نشدن فعالیت‌های داوطلبانه بانو میرهادی و همکارانش در شورای کتاب کودک و هم‌چنین ترویج شیوه‌های نوین آموزش در یک سیستم غالب و دولتی‌ ناشی شده است. جالب این که در بخشی از فیلم، یکی از همکاران بانو میرهادی که ظاهراً قصد دارد کتاب جامعی درباره او (به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین پایه‌گذاران نهاد کودکی در ایران) چاپ و منتشر کند می‌گوید «در برخی شعبه‌های کانون پرورش فکری [کودکان و نوجوانان] در شهرستان‌ها با گروهی کتابدار روبه‌رو هستیم که اصلاً خبر ندارند شورای کتاب کودک وجود دارد؛ چه رسد به این که ویژگی‌های آن را بدانند!»


این نکته البته در مورد عملکرد مدرسه تجربی فرهاد (که توران‌خانم آن را «برعکس کردن هرم آموزش» و «جایگزینی دانش‌آموزان به جای مدیر مدرسه» می‌داند) هم تکرار شده و حالا که فیلم در یک نمایش محدود اما گسترده اینترنتی برای مخاطبان به نمایش درآمده (گفته می‌شود بیش از پنج‌ هزار نفر برای تماشای این فیلم بلیت خریده‌اند) باید گفت تا حدی برخلاف استراتژی خود (یعنی تشریح و ترویج شیوه‌های مختلف کارآفرینی در میان مردم) عمل کرده است.
با این همه، مستند توران‌خانم لحظه‌های تاثیرگذار و احساس‌برانگیز کم ندارد. لحظه‌هایی نظیر هم‌نوا شدن شخصیت محوری فیلم با سرودی کودکانه (در مراسم افتتاحیه موزه عروسک‌های ملل) و ثبت نگاه شوق‌انگیز او به کودکان و بازی‌ آن‌ها که بدون شک ریشه در توانمندی‌ها و نگاه خاص این بانوی گران‌قدر به زندگی، تلاش و کار دارد. جهان‌بینی خاصی که بی‌شک حتی بدون توجه به تفکیک جنسیتی هم او را از اغلب هم‌دوره‌های خود مجزا کرده است.
در این زمینه جدا از صلابت، اعتماد به نفس و شخصیت محکم بانو میرهادی، آن‌چه که در این فیلم بیش از سایر موارد به او تشخص بخشیده، قدرت در ایجاد تفکیک میان «اجرای باشکوه زندگی» و فضای سیال و رهایی است که معمولاً در فیلم‌هایی این‌گونه، از آن به «بازی» و «جلوه‌گری خودخواسته» در مقابل چشم دوربین یاد می‌شود. نکته‌ای که به طور حتم مهم‌ترین ویژگی در‌ کارگردانی و تدوین چنین فیلمی است؛ و سبب شده «توران‌خانم میرهادی» برخلاف بسیاری از شخصیت‌ها و نمونه‌های مشابه، حضور دوربین را نادیده بگیرد و اجازه دهد فیلم بدون فاصله‌گذاری‌های رایج و معمول در سینمای مستند به راه خود ادامه دهد.
جدا از ثبت پژواک نفس‌های بانو میرهادی که لحظه‌های آغاز و پایان توران‌خانم را به تصویری باشکوه از عزت و جلال زندگی تبدیل کرده باید گفت چکیده و عصاره وجودیِ تمام بخش‌های این فیلم، در نما و تصویر به‌ یادگار مانده‌ای از این بانوی خستگی‌ناپذیر متجلی شده است. جایی (در حاشیه «شب فرهنگنامه کودکان و نوجوانان») که به تعبیر یکی از سخنرانان این مراسم، آغاز سفر ویراستار و نویسنده این فرهنگنامه «از طبقه سوم یکی از آپارتمان‌های خیابان وحید نظری» به «خانه واقعیِ فرهنگنامه در کتابخانه شهرها و روستاهای دورافتاده» است. تصویری از تحقق یک رویای به‌ظاهر دست‌نیافتنی که بر شیشه‌های عینک بانو میرهادی انعکاس یافته و فهرست دریافت‌کننده‌های فرهنگنامه آن را تکمیل می‌کند؛ شهرها و روستاهایی در قلب ایران‌زمین که روح «توران‌خانم» اینک با آسودگی در آن‌ها نفس می‌کشد.

رخشان بنی‌اعتماد و مجتبی میرتهماسب در پشت صحنه‌ی توران‌خانم
مرتبط: پیوند به همین نوشته در سایت ماهنامه سینمایی فیلم