دزدان دوچرخه زیر پل سیدخندان/ گفتوگوی نشریه روزانهی جشنواره با نگارنده
حدود یک ماه قبل از برگزاری جشنوارهی فیلم فجر، یکی از اعضای نشریهی روزانهی این جشنواره با من تماس گرفت و گفت امسال تصمیم گرفتهایم با تعدادی از خبرنگارها و روزنامهنگارهای پرسابقه گفتوگو کنیم؛ و خُب، منظورش این بود که: «یکی از آنها تو هستی.» از آنجا که سابقهی خوبی از مصاحبههای تلفنی ندارم (شرحش بماند برای وقتی دیگر) خواهش کردم پرسشها را بدهد تا بنویسم و برایش ایمیل کنم. قول دادم گفتوگو را طوری تنظیم کنم که کسی متوجه نشود بهصورت کتبی انجام شده و پرسیدم: «حجمش چهقدر باشه؟» که گفت: «حدود هزار و پانصد کلمه.» اما وقتی بولتن را دیدم متوجه شدم متن مورد نظر به حدود پانصد کلمه ارتقا پیدا کرده (!؟) و تازه، بخشهای جذاب آن هم که اصلاً وجود ندارد! خُب، چه میتوان گفت؟ ظاهراً همین که رفقا به یاد من بودهاند کافیست.
بههرحال آنچه در ادامه میخوانید متن کامل همان گفتوگوست که شاید بتواند تصویر بهتری از نگارنده ارائه کند. تصویری از یک «همیشه خبرنگار» که اینک از پشت پرچینِ جوانی خود را به محدودهی میانسالی رسانده است.