اگر اكران عمومي آقا يوسف و اجراي تازه‌ترين نمايش دكتر رفيعي با همديگر همزمان شده بود جدا از آن‌ كه آرزوي او– و ما– براي اين ارائه همزمان برآورده مي‌شد امكان مقايسه بهتري فراهم مي‌شد تا حاصل كار اين استاد مسلم تئاتر را با فيلمي كه برخلاف توقع، عاري از نشانه‌ها و ساختارهاي تئاتري است بسنجيم. گفت‌وگو با دكتر رفيعي همزمان با نخستين روز نمايش عمومي آقا يوسف در تالار وحدت و محل تمرين تازه‌ترين نمايش او انجام شد. نمايشي به نام «خاطرات و كابوس‌هاي يك جامه‌دار» (از زندگي و قتل ميرزا تقي‌خان فراهاني) كه اولين‌بار سي و پنج سال پيش و در دوران تصدي دكتر رفيعي بر مديريت تئاتر شهر اجرا شده بود.

 كمي درباره اين نمايش توضيح مي‌دهيد؟داستان اين نمايش درباره كابوس‌هاي دلاكي است كه به فرمان ناصرالدين شاه قاجار، رگ‌ دست اميركبير را زده. او پس از سال‌ها زبان مي‌گشايد تا به قتل امير اعتراف كند. شايد اگر او زبان باز نمي‌كرد مردمي كه در آن دوران زندگي مي‌كردند براساس شنيده‌ها فكر مي‌كردند ميرزا تقي خان به مرض ذات‌الريه از دنيا رفته است. اين داستان، روايت تاريخ از ديد مردم است تا از ديد مردم حكومتي. البته در طول سال‌هاي گذشته مديران مراكز مختلفي براي اجراي مجدد اين نمايش ابراز علاقه كردند. از جمله، برخي مديران تلويزيون كه علاقه‌مند بودند تله‌تئاتر آن ساخته شود. اما از آن‌جا كه اجراي اين نمايش به امكانات صحنه‌ايِ خاصي نياز داشت صبر كردم و همزمان با انتصاب حسين پارسايي به رياست مركز هنرهاي نمايشي پذيرفتم تا بار ديگر اين نمايش را روي صحنه ببرم. 


متن كامل اين گفت‌وگو را می‌توانید در ادامه  مطلب بخوانید.