گفتوگو با محمدرضا عرب، كارگردان فيلم ندارها
دلم میخواست خوانندهها را يك راست دعوت كنم به مطالعه اين گفتوگو. اما با خودم گفتم اگر كسی بیمقدمه برود سر اصل مطلب،شاید با خودش فكر كند همانطور كه گفتوگوشونده هم در بخشی از مصاحبه، مرا متهم به آن كرده، ندارها را با پيشفرض ديدهام و اين گفتوگو فقط براي درآوردن لج طرف مقابل انجام شده! اما واقعاً اينطوری نبود و براي آنكه اين احساس وجود نداشته باشد فيلم را دو بار ديدم. البته يكبار در زمان جشنواره آن را ديده بودم اما بار ديگر، پيش از نمايش عمومی به دفتر توليد فيلم رفتم تا دوباره آن را ببينم. با خودم فكر میكردم شايد نظر ابتدايی من، حاصل خستگی و ترافيك ناشی از فيلم ديدنها در جشنواره است اما اينطوری نبود و تماشای فيلم در دومين ديدار هم نتوانست ديدگاهم نسبت به ندارها را تغيير بدهد. از اين زاويه، اعتراف ميكنم مصاحبه با محمدرضا عرب يكی از دشوارترين گفتوگوهايی است كه در سالهای اخير انجام دادهام. برای اين كار بايد كنار میايستادم و دوستی و رفاقت ده پانزده ساله با او را ناديده میگرفتم تا بتوانم بیپرده حرفهايم را بزنم؛ و مهمتر از همه اينكه متهم به رفيقبازی نشوم. البته خدايیش شايد اگر من هم جای عرب بودم توقع نداشتم دوستم اينطوری فيلم را مورد انتقاد قرار بدهد اما من اگر جای او بودم حرفها را میشنيدم، و بی آن كه فرافكنی كنم آنها را میگذاشتم به حساب ديدگاه طرف مقابل؛ حتی اگر با آنها موافق نباشم.
میماند يك توضيح و آن اينكه: گفتوگوی مورد بحث در صد و دهمين شماره ماهنامه صنعت سينما به چاپ رسيده و متاسفانه لحن خودمانی آن،طبق سليقه سردبير مجله تغيير كرده. به همين دليل از فرصت استفاده كردهام و در بازنشر اينترنتی آن، اين نكتهها را به آن بازگرداندهام. اميدوارم جذابتر و طبعاً خواندنیتر شده باشد.
میماند يك توضيح و آن اينكه: گفتوگوی مورد بحث در صد و دهمين شماره ماهنامه صنعت سينما به چاپ رسيده و متاسفانه لحن خودمانی آن،طبق سليقه سردبير مجله تغيير كرده. به همين دليل از فرصت استفاده كردهام و در بازنشر اينترنتی آن، اين نكتهها را به آن بازگرداندهام. اميدوارم جذابتر و طبعاً خواندنیتر شده باشد.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ ساعت توسط امید نجوان
|