برگزيدههای سينما در سالی كه گذشت

نيازی به توضيح بيشتر ندارد كه هر سال، موسم جشنواره، بهترين فرصت برای ديد و بازديدهای معمول و تكرار تجربه دشوار و در عين حال شيرينِ فيلم ديدنهای پشت سر هم در سينماست. در جشنوارهای كه گذشت بعضی فيلمها (مثل آتشكار) را قبلاً در يك نمايش خصوصی ديده بودم و طبعاً تمايلی به تماشای مجددشان نداشتم. تعداد زيادی از فيلمها (مثل تسويهحساب تمهينه ميلانی، شب واقعه شهرام اسدی و عصر روز دهم مجتبا راعی) چنگی به دل نمیزد و متاسفانه فرصت نشد تا درباره بعضی فيلمهای مطرحتر (مثل هفت دقيقه تا پاييز علیرضا امينی) چيزی بنويسم. بههرحال انتخابهايی كه از جشنواره بيست و هشتم میخوانيد حاصل تماشای فيلمهای محدودی است كه به دليل محدوديت وقت و گرفتاریهای شخصی، تنها در نيمی از روزهای جشنواره موفق به ديدنشان شدم. البته در آخرين روزهای سال گذشته اين توفيق نصيبم شد تا بدرود بغداد (مهدی نادری) و زخم شانه حوا (حسين قناعت) را در دو نمايش خصوصی جداگانه ببينم و لذت ببرم (واقعاً كه جای اين دو كار در بخش مسابقه خالی بود) اما متاسفانه زمانی اين دو فيلم را ديدم كه شمارههای نوروزی اغلب نشريات تخصصی زير چاپ بود و حسرت نوشتن مطالبی درباره اين دو اثر، ماند تا زمان اكرانشان در سينماها.
بههرحال آنچه در ادامه میخوانيد حاصل يك تصميم انقلابی (!) در اتصال يادداشتهای پراكندهای است كه به طور مجزا برای شماره 407 مجله فيلم و شماره 92 مجله صنعت سينما نوشته بودم و در اينجا برای اولينبار به صورت پيوسته منتشر شده؛ انگار از همان اول هم يك مطلب بوده و «قسمت» اين بوده كه دو تكه شود!