ترانه علیدوستی در نمایی از سریال شهرزاد

به طور حتم ما ایرانی‌ها اولین و شاید تنها مردم دنیا هستیم که فیلم‌ها و سریال‌های مورد علاقه‌ی خود را از سرِ کوچه و از نزدیک‌ترین فروشگاه به محل زندگی‌مان تهیه می‌کنیم! یعنی به جای این که با روشن کردن تلویزیون، شاهد تماشای این برنامه‌ها باشیم، آن‌ها را می‌خریم، به خانه‌ برمی‌گردیم و نگاهشان می‌کنیم. در چنین شرایطی حق خود می‌دانیم که سفارش‌دهنده‌ی داستان باشیم و حتی بر روند شکل‌گیری و تعریف کردن آن نظارت کنیم! اصلاً اگر دوشنبه‌های ما از بعد از شهرزاد رنگ دیگری گرفته و این سریال به فصل دوم و سوم رسیده به‌خاطر نوعی اقتصادِ بومی و چرخه‌ی جالبی است که شکل گرفته. چرخه‌ای که نه تعداد قسمت‌های تولید شده‌اش به استانداردهای برنامه‌سازی ربط دارد (نمونه‌اش: ساخت پانزده قسمت از شهرزاد برای فصل دوم) و نه محدوده و محدودیت خاصی می‌توان برای آن متصور بود (سریال می‌تواند حالا حالاها ادامه داشته باشد). متن کامل این یادداشت که در پانزدهمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی شهرزاد منتشر شده را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.